اگر تمایل دارید در جریان جدیدترین اخبار و آموزشهای رایگان «استاد مرتضی جاوید» قــرار بگیرید، ما را در اینستاگرام دنبال کنید.
مایل هستم تمایل ندارمدر اين مقاله با شگفتىهاى حافطه آشنا مىشويم; سپس آن را به چهار دسته تقسيم مىكنيم كه در حقيقت نشان دهنده 4 نوع انسان در امر يادگيرى است: حافظههاى ديدارى، شنيدارى، نوشتارى و حسابگرانه (آمارى). اميد كه شما را با علوم كاربردى در گستره زمان، برنامه ريزى و بهينه سازى اوقات آشنا سازد و در شناختبهتر خويشتن و محيط، فرصتها، تهديدها، توفيقها و همتها يارى دهد . ان شاء الله .
آيا تا كنون از خود پرسيدهايد، من چه نوع حافظه اى دارم؟
حافظه به صورت قدرتى فوق العاده در تمام پديدههاى هستى وجود دارد . حتى در جمادات، استعدادى وجود دارد كه خواص خود را حفظ مىكنند و در جهتى خاص كه اساس نخستين آنها بر آن استوار است، حركت مىكنند . اين مساله كه در گياهان نيز وجود دارد، در حيوانات به گونهاى غريزى و قابل مشاهده آشكار مىشود . (1) قوىترين نوع حافظه در انسان نهفته است; ولى در همه افراد يكسان نيست . تحقيقات علمى نشان مىدهد:
1 . حدود 99 درصد مردم از نيروى شنوايى و بينايى و لامسه و شامه و چشايى متعادل برخوردارند و حافظههاى متوسط تا عالى دارند; اما شيوههاى بهرهگيرى و انواع آن را نمىدانند . (2)
2 . انسان در زمينه انديشه و رشد قدرتهايى دارد . به گفته صاحبنظران بهترين و متخصصترين افراد در زمان حيات خويش تنها از 4 تا 6 درصد اين توان بالقوه استفاده مىكنند و 94- 96 درصد آن را با خود به سراى ديگر مىبرند .
3 . بايگانى، مانور، سرعت تطبيق بازيافت و تشخيص مغز چنان بالا و پيچيده است كه ادعا مىشود اگر بخواهيم مدل مغز را بر صفحهاى از كره زمين شبيه سازى كنيم و سلولهاى عصبى و مغزى را به اندازه يك رشته نازك سيم الكتريسته قرار دهيم، به فضايى مكعب شكل در ابعاد 35 × 35 كيلومتر نيازمنديم; چون هر انسان به تنهايى حدود 10 ميليون سلول مغزى دارد . (3)
حافظه هرگز نابود نمىشود . حتى كهنسالان و افرادى كه از كندى حافظه رنج مىبرند، مىتوانند با پشتكار و شناخت نوع حافظه خويش به باز يافت آن پردازند . نكته عمده در اين خصوص آن است كه عموما وقتى سن بالا مىرود، يادگيرى انسان بينشىتر مىشود; بر خلاف سنين آغازين زندگى كه يادگيرى مكانيستيكى و دقيق است . بدين سبب در سنين بالا تا مطلب درك نشود و منظم در اختيار حافظه قرار نگيرد، حافظه نمىتواند آن را حفظ كند و در مواقع لزوم تحويل دهد .
جالبتر اينكه فيزيولوژيستها ادعا مىكنند حافظه آشفته و بىنظم فشارهاى روانى را فزونتر مىسازد و حافظه منظم و داراى ديسيپلين از فشارهاى روحى و فكرى مىكاهد . افزون بر اين، بسيارى از زيانهاى مالى و فكرى و اجتماعى با حافظه مرتبط است .
زندگى دانشمندان بزرگ نشان مىدهد، بسيارى از آنان از روشهاى يادگيرى، ياد سپارى و بهرهگيرى بهينه از حافظه بهره مىبردند و آن را به طريق شايسته و بايسته به كار مىگرفتند . شمارى از اين بزرگان در آغاز راه افرادى ضعيف بودند; ولى با تلاش و همت و به كارگيرى درست اين نيروى بيكران، مرزها را شكستند و از ركود و جمود رهايى يافتند .
جابربن حيان شاگرد فرهيخته حضرت امام صادق كه در علم كيميا (شيمى) سر آمد 6000 دانشجوى مكتب جعفرى بود، از حضرتش پرسيد: چرا انسان در پيرى كم حافظه مىشود؟
امام صادق فرمود: اين مساله همگانى نيست . آنچه فراموشى مىآورد، به كار نينداختن نيروى ياد سپارى است; زيرا نيروى يادگيرى چون ديگر نيروهاى بدن انسان است; بايد به كار گرفته شود تا توانمند گردد . جوان نيز اگر حافظه خود را نشناسد و به خوبى از آن بهره نگيرد، به ضعف حافظه دچار مىگردد . (4)
ژرژدو هامال مىگويد: حافظه را تحقير نكنيد . آن را تربيت كنيد و به اطاعت واداريد . (5)
تربيت حافظه وام دار شناخت انواع حافظه است .
در نگاه نخست، حافظه 3 نوع است: كوتاه مدت (آنى)، ميان مدت و بلند مدت .
مطالبى كه به حافظه كوتاه مدت سپرده مىشود، معمولا تا 24 ساعت مانايى دارند و سپس محو مىشوند . مكانيزم مغزى ما به گونهاى است كه بسيارى از محفوظات حافظه كوتاه مدت را تا زمان ياد شده نگه مىدارد و سپس حذف مىكند . آنچه باقى مىماند، به حافظه ميان مدت مىرود و اگر از درجه اهميتبالاترى برخوردار باشد، مانند مشاهده يك تصادف، به حافظه بلند سپرده مىشود . گاه زمان نگهدارى مطالب آموخته شده از ماه و سال فراتر مىرود و تمام حيات انسان را در بر مىگيرد و گاه – چنان كه براى مثال در حفظ شماره تلفن آشنايان تجربه كردهايم – بيش از پانزده دقيقه به درازا نمىكشد; چرا؟
زيرا شماره مذكور را از حافظه كوتاه مدت به حافظه بلند مدت منتقل نكردهايم .
اختلاف حافظه آدمها به حافظه بلند مدت بستگى دارد . ظرفيت اين حافظه نامحدود است و هيچ انسانى نمىتواند ادعا كند ديگر براى يادگيرى مطالب جديد جا ندارد . حتى اگر عمر آدمى از مقدار موجود بيشتر باشد، باز حافظه كنونىاش كافى مىنمايد .
همه ما از حافظه مناسب برخورداريم . مهمترين مشكل، برنامه ريزى حافظه، اعتماد به حافظه و تربيت آن است .
به طور كلى افراد در يادگيرى، مطالعه و نگهداشت مطالب به 4 دسته كه در حقيقت نماينده 4 نوع حافظهاند، تقسيم مىشوند:
1 . حافظه شنيدارى (سمعى)
2 . حافظه ديدارى (بصرى)
3 . حافظه نوشتارى (يدى)
4 . حافظه حسابگرانه (آمارى)
بايد ياد آور شد بسيارى از مردم هنوز اين 4 حافظه را نمىشناسند و حتى نمىدانند كداميك از آنها در وجودشان قوىتر است . البتهگاه تركيبى از 2 يا 3 نوع حافظه در موضوعات مختلف علمى در فرد موجود است كه بايد آنها را شناخت و در جهت تقويتشان گام برداشت .
در اين مقاله از حافظه شنيدارى ياد مىكنيم.
افرادى كه از راه شنيدن و تمركز شنيدارى به مرحله يادگيرى پايدار مىرسند، داراى حافظه شنيدارى اند .
اين افراد دقيقتر از بقيه به صداىهاى جهان پيرامون گوش مىدهند و تشخيص صداها نيز برايشان آسانتر است; بدين سبب وقتى كسى كه يك يا دو بار با آنها سخن گفته، با آنان ارتباط تلفنى برقرار مىكند، بىدرنگ صدايش را تشخيص مىدهند .
اينان هميشه صداها، آهنگها، اصوات و گفتوگوها را با هم مىسنجند و يادآور مىشوند فلان صدا شبيه فلان چيز است; صداى اين دو نفر شباهت دارد . اين آهنگ را قبلا شنيدهام و چقدر دقيق كپى بردارى شده است .
اين افراد در كودكى نيز قابل تشخيصاند . آنها در كودكى با صداى بلند سخن مىگويند و ميزان دقت و استماع مخاطب برايشان مهم است . حتى اگر مخاطب به ديدگانشان خيره شود، چنان چه احساس كنند به آنها توجه ندارد، معترض مىشوند; سكوت پيشه مىسازند يا لب به شكوه مىگشايند . و استدلال مخاطب را – به شما مىنگريستم و به دقت گوش مىكردم – باور نمىكنند .
اين دسته از افراد هنگام تدريس معلم چشمها را مىبندند و به جايى خيره مىشوند يا سر را پايين مىاندازند و به دقت گوش مىدهند . افزون بر اين، گاه زير لب سخنان استاد را تكرار مىكنند . گاه معلمان محترم اين افراد را به خطا از حالات ياد شده باز مىدارند و كردارشان را نشانه بىتوجهى مىپندارند; در حالى كه اين حالات براى اين گونه حافظهها جز تمركز معنايى ندارد
آهنگ، طنين، سرعت، صلابت و كيفيت صدا براى اين افراد بسيار مهم است .
نابينايان بيش از ديگران از اين حافظه بهره مىبرند و در حفيقت فقدان بينايى را با آن جبران مىكنند .
افرادى كه در يادگيرى بيشتر از حافظه شنيدارى استفاده مىكنند، از نشانههاى رفتارى زير بهره مىبرند:
1 . بيشتر به واژههاى سمعى تكيه دارند .
2 . اغلب هنگام فكر كردن به اطراف خود مىنگرند
3 . پر طنين صحبت مىكنند و گاه بيانشان بر حركاتشان غلبه دارد .
4 . معمولا دستخود را تا نيمه كمر بالا مىآورند و با آن ژست مىگيرند . (6)
5 . عموما بيش از ديگران، مىپرسند .
6 . وقتى مخاطب قرار مىگيرند، به نقطهاى خيره مىشوند و حركات سر و چهرهشان علائم پرسش، پذيرش و تاييد و تعجب را تداعى مىكند .
اين افراد در جملات خويش معمولا به واژهها و عبارات سمعى بيشتر توجه دارند و از آنها استفاده مىكنند; براى مثال آن طور كه شنيدم، به ذهنم مىرسد، درك كردم، فهميدم، اعلام كردم، شرح دادم، مذاكره كردم، صدا كردم، اعتراض كردم، غرغر كردم، سكوت كردم، كم صحبت كردم و سليس بود
نيكولاس، از صاحب نظران يادگيرى و آموزش، براى استماع موثر و بهره صحيح از حافظه شنيدارى 10 مرحله بر مىشمارد:
1 . در حالى كه گوش مىدهيد، بر يافتن زمينههايى كه مورد علاقه شما است و آنها را مفيد مىيابيد، تمركز كنيد .
2 . به جاى پرداختن به روش ارائه، با ديد پرسشى به محتواى مطلب ارائه شده بنگريد و بيشتر دربارهشان قضاوت كنيد .
3 . از قضاوت زود رس درباره مطالب بپرهيزيد و آن را به تعويق افكنيد; چنين حالتى باعث مىشود تحليلگر باقى بمانيد
4 . بر نظرهاى اصلى ارائه شده به وسيله سخنران يا مدرس تمركز داشته باشيد .
5 . در گوش دادن انعطافپذير باشيد .
6 . در جهت گوش كردن موثر بكوشيد و از رمزگذارى ذهنى استفاده كنيد .
7 . مقاومت در برابر عوامل اخلالگر فيزيكى، روانى و انسانى را از ياد نبريد . هر كدام از اين عوامل مىتوانند حواس شما را مشغول كنند و از صحنه فعال ذهنى شما صحنهاى منفعل پديد آورند .
8 . در برابر واژهها و اطلاعات جديد به جستوجوى معنا بپردازيد و ذهن خود را بكاويد . يا آنها را در جايى يادداشت كنيد و استمرار استماع موثر را از دست ندهيد; براى مثال اگر وسط بحث كلماتى مانند پارادايم، ليبراليسم و هرمنوتيك را ناآشنا يافتيد، بهترين راه يادداشت آنها و ادامه دادن به شنيدن فعال است .
9 . با آگاهى از جانبدارىها و محدوديت تجارب خويش، فكر خود را بر نظرهاى جديد گشوده نگهداريد و هرگز مطالب را با تعصب كور، يك سويه و جانبدارانه تفسير نكنيد; يعنى هميشه منتظر باشيد، بعد چه مىشود .
10 . قبل از استماع سخنرانى يا درس استاد، مدت آن را دريابيد و از نظر روانى، خود را براى شنيدن مطالب در آن مدت آماده سازيد .
1 . از آنجا كه معمولا بلند خواندن و گوش دادن به مطالب به يادگيرى مىانجامد، بهتر استبه جاى بلند خوانى زمزمه خوانى تجربه و جايگزين شود تا با مصرف انرژى كمتر اطلاعات بيشتر به دست آيد . بلند خوانى، افزون بر مزاحمت، به صرف انرژى بسيار و خستگى زود هنگام مىانجامد .
2 . محيط خلوت، دورى از سر و صداهاى مزاحم و نور كافى و دورى از عوامل باز دارنده بسيار مهم است .
3 . بهتر استبراى استماع بهتر و جامعتر در حد امكان نزديك استاد نشست .
4 . چون اطلاعات به صورت فلهاى (بسته بندى) وارد مغز مىشود، براى آن كه منظم (دسته بندى شده) جا يابى و طبقه بندى شوند و يادگيرى پايدارتر گردد، با آنچه شنيده يا خوانده مىشود، به صورت پرسشى برخورد گردد .
5 . ضبط درس و استماع مجدد آن بسيار مفيد است . باز گو كردن همه درس يا مطالب مهم آن به وسيله خود فرد، ضبط آن و سپس گوش سپردن به آن در فواصل زمانى مختلف، به ويژه در دروس نظرى و بالاخص در زبانهاى انگليسى، عربى و قواعد، بسيار سودمند است .
1 . براى گفتوگو با اين مخاطبان نبايد در تاريكى قرار گرفت .
2 . براى اين افراد، لبهاى گوينده، فيزيك جسمى و تن صداى وى بسيار مهم است .
3 . سخنرانان داراى قوت كلام، براى اين افراد، مطلوبيت بسيار دارند .
براى اين افراد شيوهاى بسيار قوى وجود دارد كه از دير باز در حوزههاى علميه رواج داشته است . اين روش كه امروزه اصطلاحا حريف تمرينى يا مباحثه نظرى خوانده مىشود، روش بحث و تكرار است . در اين باره، عبارت زير نزد حوزويان شهرت دارد: الدرس حرف و التكرار الف;
درس سخنى است و تكرار هزار مرتبه آن را غنى مىسازد .
نكته مهم در اين روش، استفاده از حريف يا مباحث مناسب است . اين فرد نبايد، از نظر توان علمى، با شما فاصله بسيار داشته باشد و بهتر است هم سطح يا كمى بهتر شمرده شود; چون حريفان و هم بحثهاى قوى و مستعد، افراد ناتوانتر را ابزار تكرار درس خويش مىسازند . هم بحثبسيار ضعيف، انگيزهها را نابود مىكند; گرچه افراد ناتوان بايد براى رشد و ارتقاى خويش هم بحث متوسط برگزينند .
خرید پکیج آموزش زبان انگلیسی آیلتس نام محصول : پکیج آمپول IELTS جاوید نوع محصول : ۳۰ ساعت آموزش …