رازهایی درباره افسردگی و علائم آن

آیا شما هم گاهی با یک ناراحتی و یا در خود فرو رفتن به خود برچسب افسردگی می زنید؟ بیایید در این مقاله رازهایی درباره افسردگی و علائم آن را بخوانیم. 

افسردگی چیست؟

نوسان در احساسات در زندگی بسیار نرمال است؛ اما وقتی احساساتی مانند یأس و ناامیدی وارد زندگی می شوند و از بین نمی روند می توان گفت افسردگی در حال وقوع است. ناراحتی را می توان وضعیتی از پاسخ و واکنش ما نسبت به مشکلات و موانع زندگی قلمداد کرد؛ اما افسردگی نوع فکر و عملکرد و احساس ما را در فعالیت های روزانه تغییر می دهد و در کار و خوراک و خواب و سایر کارهای روتین شما اختلال ایجاد کند و روزها را بسیار به سختی می گذرانید. چه رازی در این بین نهفته است و چگونه می توان بر آن مغلوب شد؟ 

برخی از مردم افسردگی را به عنوان یک “سیاه چاله” و یا احساسی مبنی بر اینکه مصیبتی قریب الوقوع در راه است تعریف می کنند؛ اما عده ای دیگر آن را حالتی از پوچ گرایی و نیستی معرفی می کنند و البته مردان در این موقعیت ها بیشتر احساس عصبانیت و بی قراری دارند.

 در کل افسردگی می تواند به سلامتی شما ضربه سنگینی وارد کند اما به یاد داشته باشید که این احساس ناامیدی و یأس بخشی از وجود شما نیست بلکه تنها وضعیتی از حال و روز شماست. 

مهم نیست که چقدر احساس ناامیدی می کنید، می توانید بهتر شوید. با درک علت افسردگی و شناخت علائم و انواع مختلف افسردگی می توانید اولین قدم ها را برای احساس بهتر و غلبه بر مشکل بردارید.دقیقا همین جاست که ما به دنبال رازهایی درباره افسردگی و علائم آن هستیم و باید آن ها راکشف کنیم تا بر این حس منفی غالب شویم.

علائم افسردگی چیست؟

افسردگی در افراد مختلف متفاوت است. هر چه این علائم بزرگ تر باشد ماندگاری بیشتری خواهند داشت و احتمال دچار شدن به افسردگی را زیاد می کند. 

10 تا از علائم هشداردهنده افسردگی:

احساس ناامیدی و ناتوانی: این احساس که هیچ چیز بهتر نخواهد شد و کاری هم از دست شما برنخواهد آمد.

عدم علاقه به کارهای روزمره: دیگر به سرگرمی های قبلی و فعالیت های اجتماعی روزانه علاقه نخواهید داشت و تمامی احساس شادی و خوشحالی را از دست خواهید داد.

 تغییر در وزن و اشتها: کاهش و یا افزایش قابل توجه در وزن شما ایجاد خواهد شد. 

عصبانیت و با تحریک پذیری: احساس اضطراب، بی قراری و حتی خشونت می کنید و سطح تحمل شما پایین آمده است و همه چیز و همه کس اعصاب شما را به هم می ریزند. 

از دست دادن انرژی احساس خستگی و کندی: ممکن است تمام بدن شما احساس سنگینی کند و حتی کارهای کوچک نیز خسته کننده هستند یا مدت زمان زیادی طول بکشد تا انجام دهید.

تنفر و سرزنش از خود: احساس شدید بی فایده بودن و گناه می کنید و نمی توانید خود را برای حتی کوچکترین اشتباه هم ببخشید. 

رفتارهای بی پروا انحام می دهید و نسبت به همه چیز بی اعتنا هستید: مثلا سوء مصرف مواد مخدر و یا الکل، قمار، و به رانندگی های خطرناک و ورزش های عجیب بیشتر گرایش پیدا می کنید. 

مشکل در تمرکز: در تصمیم گیری و تمرکز بر روی کارها مکشل دارید. 

افزایش درد در جاهای مختلف بدن: مانند سر درد، شکم درد و یا حالت تهوع و کمر درد می تواند شامل این حالت ها باشد.

افسردگی یا اختلال دو قطبی:

اختلال دوقطبی ، که به افسردگی مانیک نیز معروف است، شامل تغییر جدی در خلق و خو، سطح انرژی، تفکر و رفتار می شود. از آنجا که به نظر می رسد بسیار شبیه افسردگی است در مراحل اولیه، اغلب مورد غفلت و تشخیص نادرست قرار می گیرد و می تواند یک مشکل جدی باشد؛ زیرا گاهی به اشتباه داروهای ضد افسردگی را تجویز می کنند که می تواند باعث بدتر شدن افراد دو قطبی شده و علائم آن را تشدید کند. اگر گاهی ما بین حالات افسردگی خود دچار حالاتی مانند سرخوش و خوشحالی بیش از حد می شوید حتما به یک متخصص مراجعه کنید.

افسردگی و خودکشی:

افسردگی عامل اصلی خودکشی است. ناامیدی و یأس عمیق همراه با افسردگی باعث می شود که فرد به فکر خودکشی بیفتد تا خود را از شرایط سخت و عذاب آور نجات دهد. پس اگر کسی در اطرافتان صحبتی از خودکشی کرد آن را جدی بگیرید و به سایر علائم آن نیز توجه کنید که به شرح زیر است:

•  صحبت در رابطه با کشتن و آسیب رساندن به خود
•  ابراز احساس ناامیدی یا گرفتار شدن
•  داشتن شیفتگی برای مرگ و مردن
•  بی پروا عمل کردن طوری که بخواهند خود را به کشتن دهند.
•  زنگ زدن به دیگران برای خداحافظی
•  گفتن حرف هایی مثل ” همه بودن من راحت تر خواهند بود”. 
•  تغییر ناگهانی از افسردگی عمیق به شادی و خوشحالی

 

علائم افسردگی براساس سن و جنسیت متفاوت است:

افسردگی در مردان:

مردان در هنگام افسردگی کمتر دچار نا امیدی و حس تنفر از خود می شوند و بیشتر از حس خستگی و عدم علاقه به کارهای روزانه و علاقه نداشتن به سرگرمی های قبل، شکایت دارند. آنها همچنین به احتمال زیاد علائمی مانند عصبانیت، پرخاشگری، رفتار بی پروا و سوء مصرف مواد را تجربه می کنند.

افسردگی در زنان:

زنان به احتمال زیاد علائم افسردگی مانند احساس گناه، احساس خواب بیش از حد، پرخوری و افزایش وزن را تجربه می کنند. افسردگی در زنان نیز در دوران قاعدگی، بارداری و یائسگی تحت تأثیر عوامل هورمونی قرار دارد. در حقیقت، افسردگی بعد از زایمان را از هر 7 زن 1 نفر به آن مبتلاست.

افسردگی در نوجوانان:

تحریک پذیری، عصبانیت و اضطراب اغلب قابل توجه ترین علائم در نوجوانان افسرده است و اصلا علائم افسردگی درنوجوانان با غم و اندوه خود را نشان نخواهد داد. آنها همچنین ممکن است از سردرد، معده درد یا سایر دردهای جسمی شکایت داشته باشند.

افسردگی در بزرگسالان و افراد مسن:

افراد مسن بیشتر به جای علائم عاطفی، از دردهای جسمانی شکایت دارند: مواردی مانند خستگی، دردهای غیر قابل توضیح و مشکلات حافظه. آنها همچنین ممکن است از رسیدگی به ظاهر شخصی خود غفلت کرده و از مصرف داروهای مهم برای سلامتی خود خودداری کنند.

انواع افسردگی :

افسردگی انواع مختلفی دارد. شناخت انواع آن ها می تواند به شما کمک کند که چه نوع درمانی را برای آن پیش بگیرید. گاهی افراد افسردگی را یک بار تجربه می کنند ولی اگر به موقع درمان نشود طولانی مدت شده و ممکن است مکررا به سراغ فرد بیاید. 

افسردگی غیر عادی:

 این نوع افسردگی یکی از زیر شاخه های افسردگی است که به راحتی علائم آن را می توان شناخت. علائم دیگر افسردگی آتیپیک شامل افزایش وزن، افزایش اشتها، خواب بیش از حد  احساس سنگینی در بازوها و پاها و زودرنج بودن است.

اختلال عاطفی فصلی (SAD)

برای برخی افراد، کاهش ساعات روز در زمستان منجر به نوعی افسردگی می شود که به عنوان اختلال عاطفی فصلی (SAD) شناخته می شود. SAD در حدود 1٪ تا 2٪ از جمعیت، به ویژه زنان و جوانان را تحت تأثیر قرار می دهد. SAD می تواند شما را مانند یک فرد کاملاً متفاوت نسبت به تابستان نشان دهد: ناامید، غمگین،متشنج و یا مضطرب، بدون هیچ علاقه ای به دوستان یا فعالیت هایی که معمولاً دوست دارید در روزهای معمولی انجام دهید. SAD معمولاً در پاییز یا زمستان شروع می شود که روزها کوتاه تر می شوند و تا روزهای روشن تر بهار باقی می مانند.

افسردگی و عوامل خطر

در حالی که برخی از بیماری ها دلیل پزشکی خاصی دارند ، و درمان آن ساده تر است ، اما افسردگی پیچیده تر است. افسردگی فقط نتیجه عدم تعادل شیمیایی در مغز نیست که به راحتی با دارو قابل درمان باشد. این ناشی از ترکیبی از عوامل بیولوژیکی ، روانی و اجتماعی است و مهارت های زندگی و یادگیری آن است که می تواند به افسردگی کمک کند نه عوامل ژنتیکی.

عوامل خطر که شما را در معرض افسردگی قرار می دهد عبارتند از:

•  تنهایی و انزوا
• عدم حمایت اجتماعی
• تجارب اخیر زندگی استرس زا
• سابقه افسردگی در خانواده
• مشکلات زناشویی
• شکست مالی
• سوءاستفاده در سنین کودکی
• مصرف الکل یا مواد مخدر
• بیکاری
• مشکلات سلامتی یا درد مزمن

آنچه می تواند به شما حس بهتری بدهد:

وقتی افسرده هستید، احساس می کنید که در انتهای تونل هیچ نوری وجود ندارد. اما کارهای زیادی وجود دارد که می توانید برای بالا بردن و تثبیت روحیه خود انجام دهید. نکته اصلی این است که با چند هدف کوچک شروع کنید و به آرامی از آنجا شروع کنید، سعی کنید هر روز کمی بیشتر کار انجام دهید. داشتن احساس بهتر به زمان نیاز دارد، اما می توانید با انجام انتخاب های مثبت آن را به خود هدیه دهید.

به افراد دیگر دسترسی پیدا کنید. انزوا باعث افسردگی می شود، بنابراین به دوستان و عزیزان خود نزدیک شوید، حتی اگر نمی خواهید بار افراد و آشنایی با آنان را به دوش بکشید تنها کافی است که در جمع ها ظاه ر شوید و  بار افراد رو در رو شوید. حتما لازم نیست با فردی باشید که شما را بفهمد و یا شما را درک کند بلکه تنها کافی است حرف های شما را بدون هیچ گونه قضاوتی گوش کند.

تحرک داشته باشید:

وقتی افسرده هستید فقط باید از رختخواب بیرون بیایید. پس سعی کنید روزانه ورزش کنید زیرا ورزش کردن به طور مرتب از داروهای ضدافسردگی بسیار مؤثرتر است. پیاده روی کنید و یا به موسیقی گوش کنید برای خود هدف های کوچک در نظر بگیرید و آن ها را گام به گام پیش ببرید.

رژیم مناسبی بگیرید تا خلق و خوی شما را تغییر دهد:

مصرف غذاهایی را که می تواند بر روحیه شما تأثیر منفی بگذارد، مانند کافئین، الکل، چربی های ترانس، قند و کربوهیدرات تصفیه شده؛ پس این مواد را از رژیم غذایی خود حذف و یا آن را کاهش دهید و مواد مغذی که تقویت کننده خلق و خو هستند مانند اسیدهای چرب امگا 3 را افزایش دهید.

راه هایی برای برقراری ارتباط مجدد و بودن در اجتماع پیدا کنید. مدتی را در طبیعت بگذرانید، از حیوان خانگی مراقبت کنید، برای کارهای مورد علاقه تان داوطلب شوید، سرگرمی را که قبلاً برای لذت بردن از آن استفاده کرده اید انتخاب کنید (یا یک مورد جدید را برگزینید). در ابتدا شاید چندان احساس تغییری در خود نداشته باشید، اما با حضور دوباره در اجتماع، احساس بهتری خواهید داشت.

چه زمانی باید به دنبال یک درمان حرفه ای باشیم:

اگر بودن در اجتماع، خانواده و رفتن به ورزش و گوش دادن به موسیقی هیچ کدام حال شما را بهتر نمی کند؛ بهتر است به یک پزشک متخصص مراجعه کنید.

درمان های مؤثر بسیاری برای افسردگی وجود دارد ، از جمله:

معالجه : درمان مؤثر برای افسردگی غالباً شامل مشاوره با یک درمانگر است که می تواند ابزاری برای درمان افسردگی از زوایای مختلف در اختیارتان قرار دهد و شما را در انجام اقدامات لازم انگیزه دهد. درمان همچنین می تواند مهارت و بینش لازم را برای جلوگیری از بازگشت افسردگی به شما ارائه دهد.

اگر احساس خودکشی یا خشونت می کنید ممکن است داروها ضروری باشد. اگرچه می تواند به رفع علائم افسردگی در برخی از افراد کمک کند، اما درمان نیست و معمولاً یک راه حل طولانی مدت هم نیست. و حتی با عوارض جانبی و اشکالات دیگری هم همراه است، بنابراین یادگیری همه حقایق برای تصمیم گیری آگاهانه مهم است.